به نام خدا
انديشهها و باورهاي من
مهمترين بخش وجودي هر انساني، از آن رو كه موجودي مختار و مكلّف است، باورها و
اعتقادات اوست. من نيز خارج از اين حكم چگونه باشم كه از همان جنسم و با همان
ويژگيها. من نيز عقايد و انديشههايي دارم كه ميخواهم به اجمال ذكر نمايم، همانند
آنچه در وصيتنامه خود، چندين سال پيش نگاشتم، چه كه نخستين كلام هر وصيتي همان
باورهاست، كه جايگاه انسان را تعيين مينمايد ميان سايرين، در دنيا و آخرت.
باور دارم: الله خالق تمام عالميان در اين جهان و جهانهاي ديگر است و اوست كه
همه را ربوبيّت مينمايد و پرورش ميدهد، روزيدهنده ماست و مرگ و زندگي ما تنها در
اختيار اوست. وجود ما را او ايجاد كرده و خلق اول و آخر همه به دست اوست. الله،
جلّجلاله، اول و آخر همه چيز است، ظاهر و باطن همه چيز و هيچ چيز از او غايب نيست.
علم مطلق است و گذشته و آينده را ميداند.
باور دارم: الله براي هدايت بشريت از ميان آنها بهترينها را برگزيده و قلبشان
را به نور علم روشن ساخته و به واسطه روحالقدس مؤيدشان ساخته و از طريق وحي با
آنان سخن گفته است و آنان را در جميع اعصار و جميع مكانها براي بشر مشعل هدايت و
چراغ راهنما قرار داده است و آخرين ايشان و برترين ايشان را محمد بن عبدالله بن
عبدالمطلب از هاشم و از خاندان قريش برگزيده و خلقت نور او را مقدم بر تمام آفرينش
نموده است و به استناد حديث شريف كساء و بسياري احاديث ديگر، چرايي خلقت آسمانها و
زمين و ساير مخلوقات، حتي من و تو، به ايشان است. باور دارم كه آخرين فرستاده خداست
و پس از او ديگر خداوند فرستاده و پيامبري نداشته است.
باور دارم: دين اسلام تنها دين نزد خداوند است كه به جهت پرورش بشريّت كه
حسنالتدريج را ميطلبد، در قالب اديان ديگر به آرامي و متناسب با رشد زماني انسان
تشريع شد و با بعثت خاتمالنبيين بتمامه و كماله عرضه گشت و منحصرراه كمال ماست، با
احكام متكامل و فقه شريفش.
باور دارم: قرآن، كتاب آسماني ما، كلام خداوند است كه به واسطه وحي الهي بدون
خدشه و آسيب توسط روحالامين، جبرئيل، بزرگملك الهي، بر قلب نبي اكرم،
صلّاللهعليهوآله، نازل شد و همان كتاب اكنون به دست ماست و تنها راه هدايت
بشريت است.
باور دارم: كعبه، قبله بشريت است، براي سجده به معبود و آن نقطهاي از زمين كه
محاذات و متناظر با بيتالمعمور در آسمان هفتم و نزديك به عرش الهي است و آخرين
فرستاده از آنجا به اذن پروردگار حركت براي عروج به آسمان را آغاز كرد و به سدرةالمنتهي نزديك شد،
حتي قاب قوسين أو أدني، و در برابر عظمت الهي سجده نمود و نماز گزارد.
باور دارم: علي بن ابيطالب بن عبدالمطلب، پسر عموي پيامبر، كسي كه پيمان
برادرياش با حضرت رسول منعقد شد پس از هجرت به مدينه، جانشين و خليفه بر حق او بود
كه از جانب خدا تعيين شد به امامت. او و اولاد طاهرينش يكي پس از ديگري حجّت خداوند
بودند بر زمين، حسن و حسين، علي بن الحسين، محمد بن علي، جعفر بن محمد، موسي بن
جعفر، علي بن موسي، محمد بن علي، علي بن محمد، حسن بن علي و حجة بن الحسن، همگي ولي
و امام بر امت اسلام بودند و آخرين حجت خدا هنوز زنده است و امامت را بر عهده دارد،
صلواتاللهعليهماجمعين.
باور دارم: فاطمه بنت محمد، دختر رسول گرامي اسلام، سلاماللهعليها، سيده زنان
عالميان است، در دنيا و آخرت و همانگونه كه ائمه حجت خدا بر ما هستند، او حجت خدا
بر ائمه اطهار، سلاماللهعليهم، است.
باور دارم: آخرين امام و آخرين حجت خدا كه همنام و همكنيه رسول خداست، اكنون
در ميان ماست و بدون او زمين آرام نميگرفت و استوار نميماند. او ولي و سرپرست
ماست و هموست كه هر شب قدر روح و ملائكه مقرّب الهي بر او نازل ميشوند و دستورات
هدايت عالم را از او دريافت ميدارند. او كه پيوسته اعمال ما را نظر ميكند و براي
هدايت ما را تدبير و امداد مينمايد، از شناخت نظرها غايب است كه ميبينيم و
نميشناسيمش. تا آنكه بشريت آماده شود و ظرفيت عالم براي امامت آشكار و ظاهر
فراهم، كه به امر و اذن الهي ظهور نمايد و جهان را پر از عدل و داد كند.
باور دارم: در دوران غيبت ما مكلّف هستيم براي تلاش در ترويج اسلام با دو
استوانه قويمش؛ قرآن و عترت كه بدون هر كدام، انحراف غلبه خواهد كرد بر دين و
شريعت. مقدمات ظهور متكي بر لطف و عنايت حضرت وليعصر، عجّلاللهتعاليفرجه، به
دست ما بايد فراهم شود و اين تكليفي است كه ما را از آن گريزي نيست، به سستي و
تنبلي و بيكارگي و خمودي، كه آفت انتظار ما همينهاست!
باور دارم: پس از صدها سال كه از استقرار «نام» شيعه بر منطقهاي از كره زمين،
با نام فلات ايران، گذشت، تلاش مجدّانه فقهاي عظيمالشأن متشرّع آگاه به زمان، از
شيخ فضلالله نوري و كاشاني و طباطبايي و مدرّس و مانند آن، در نهايت يكصد و پنجاه
سال مبارزه، در سال 1357 ه ش. به ثمر نشست و آخرين رشته اين نبرد تاريخي، مرحوم
سيدروحالله مصطفوي، معروف به «خميني كبير» توانست «هويت» شيعه را حاكم نمايد و در
منطقهاي از عالم شعار عدالتخواهي و انتظار فرج را برپا دارد. انقلاب اسلامي
ايران، به عنوان طليعهاي از ظهور، به اذن مبارك حضرت وليعصر، روحيلهالفداء، و
اطاعت و فرمانبرداري امام راحل، قدّساللهنفسهالزكيه، از فرامين متعالي اين شجره
طوبي، به سان معجزهاي در قعر تاريكي و ظلمت مادهپرستي بشر آخرالزمان، انفجار نور
الهي بود كه دلها را به آينده روشنِ وعده داده شده از سوي پروردگار اميدوار ساخت.
طوبي له و حُسن مآب.
باور دارم: پرچمي كه به دست امام راحل افراشته شده، دست به دست و با جان و دل و
ريختن خون، هر جا و هر زمان و به توسط تمام متديّنين عالم، بايستي حفظ شده و
افراشته بماند، تا به دست صاحب اصلي آن رسانده شود، چه كه ميدانيم بر زمين فتادنش
طوفان يأس را بر جهان آرماني انسان آواره امروز ميكوبد و معلوم نيست ديگر چه زماني
بتوان دوباره آن را برگرفت و افراشت كه به يقين بسيار زمان خواهد گرفت اميد دادن به
دلهايي كه از دست رفتن انقلاب در تمامي سطح كره زمين نااميدشان ميسازد.
باور دارم: آنچه در انقلاب محقق شده است، پس از اعلاي «نام» شيعه در دوران
صفوي، اعتلاي «هويت» شيعه بوده است در كوران حوادث و موانع دشواري كه طي شد و به
دست ما رسيد. اما «تحقق» اهداف متعالي شيعه چيزي نيست كه ميشد در سالهاي اول
انقلاب به دنبال آن بود و هنوز نيز ناممكن، كه «تحقق» عملي اسلام با تمام احكام
راستين آن كه امروز چون پوستيني وارونه گشته است، به حرف و شعار واقع نميگردد و
نيازمند تغيير ساختارهاي اجتماعي و روشهاي اداره نظام است. امتي كه در طول قرنها
خفقان و سركوب جرأت ابراز اعتقادات خود را نيز نداشته است، چگونه ميتوانسته
انديشههاي خود را براي عملياتي شدن تئوريزه كند و در چه زماني فرصت داشته تا
روشهاي اداره يك حكومت يا يك نظام را مبتني بر تعاليم انبياء الهي و اولياء او
تنظيم نمايد. امروز، تازه پس از يك انقلاب توفنده كه به او قدرت اعلان عقيدهاش را
داده است، فضايي فراهم شده تا به موضوعات جديد بيانديشد و حكومت را به عنوان اولويت
اول خود در معرض وحي قرار دهد. ما هنوز سخت محتاج استنباط احكام حكومت از منابع
ديني خود هستيم. من باور دارم كه اين تكليف امروز ماست.
باور دارم: «سيدمنيرالدين حسيني الهاشمي» كه در نجف شاگرد امام بوده و در درس او
شركت ميجسته است، پس از انقلاب موضوع كار خود را «ابزارهاي اداره نظام اسلامي»
قرار داده و سالها براي تحصيل اين ابزارها و دستيابي به راهكار حفظ انقلاب تلاش
نموده است. او در سال 1378 ه ش. رسماً اعلام نمود كه به مباني اين ابزار دست يافته،
ابزاري كه از يك سو قدرت اداره يك حكومت و يك نظام را داشته و از سوي ديگر با
ابتناء به وحي از طريق علم اصول و پرهيز از رفتارهاي ذوقي و سليقهاي از انحراف به
دور ماند و حجيّت خود را بتمامه ثابت نمايد. اما اين ابزار آنچنان كه خود او گويد،
از يك سو نيازمند بررسي در مراكز تخصصي حوزوي و تلاش براي تحصيل تفاهم اجتماعي
متخصصين اين امر است و از ديگر سو نيازمند آزمون عيني براي بهينهسازي و افزايش
توانمندي و اين دو، جز به همّت عزم ملّي تمامي نخبگان حوزوي و اسلامشناسان و مراجع
گرامي قابل حصول نيست.
باور دارم: به عنوان كسي كه به دستاورد عظيم استاد علامه «سيدمنيرالدين حسيني»
در «فرهنگستان علوم اسلامي» پي برده است، تكليفي مهم بر دوش دارم كه اگر چه بضاعتم
اندك است و گرفتاري نفس مزاحمت مينمايد، اما عظمت تكليف غيرقابل اغماض است و آنكه
بداند را از عمل چاره نيست كه كيفر بياعتنايي مانند روبرگرداندن از دين و شريعت
است براي چنين كسي.
در نهايت از خداوند عاجزانه و با شرمساري ميخواهم از تقصيرات و قصور و
كوتاهيهايم بگذرد و به حق ولي صالح خود، مهدي منتظر، سلاماللهعليه، ظرفيت و
توانايي و قدرت بر ياري رساندن به انقلاب را كه به حقيقت ياري رساندن اسلام و امت
محمد و آل محمد است، به من ارزاني دارد كه سخت محتاج ياري اويم و از شما مرورگر عزيز نيز
التماس دعا دارم براي اين منظور و اين مقصد.
بازگشتمعرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او
اسم و فاميلمشخصات شناسنامهاي و هويتي
سواد كلاسيكخاطراتي از دوران تحصيل در مدرسه
تحصيلات حوزويماجراي آمدن به قم و درسخواندن در حوزه
انديشهها و باورهانمايي از تمامي اعتقادات و باورهاي دينيام
سوابق كارياز هجدهسالگي كه كار كردن را رسماً آغاز كردم
شماره حسابفهرست تمامي حسابهاي بانكيام
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت
نوشتهها986طرحها، برنامهها و نوشتهها
مكانها75براي چه جاهايي نوشتم
زمانها30همه سالهايي كه نوشتم
جستجودستيابي به نوشتهها از طريق جستجو
وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسيبلاگ
نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليتها
آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن
سايتها23معرفي سايتهاي طراحي شده
نرمافزارها36سورس نرمافزارهاي خودم
معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او
فونتهاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشتههايم استفاده شده است
بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشتههاي وبلاگ
خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجرهساز
خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجرهساز
فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس
پيامك
ايميل
ذخيره