دو مسأله ذكر شده است: ابتناء خانواده بر نياز فردي يا نياز جامعه؟ و خانواده چگونه ميتواند سلول جامعه باشد؟ ذيل هر مسأله نيز سه پرسش طرح گرديده كه توضيح داده شدهاند.
وقتي يك نظريه جديد ارائه ميشود، در يك نظام مرتبط فرهنگي و علمي، طبيعتاً نظريه در مجاري مشخصي نشر مييابد و مورد نقد و انتقاد انديشمندان قرار گرفته، همافزايي حاصل گشته، گام به گام رشد و ارتقاء مييابد. اما اگر نظام فرهنگي مجاري معتبر و مشخصي نداشته باشد، شبكه تحقيقات كه نساخته باشيم، اين اتفاق نميتواند به صورت خودبهخودي بيافتد و ناگزير هستي يا حضوري يا مكاتبهاي، حساسيّت ايجاد كني و حرف را برساني تا به نقد كشيده شود. وقتي نظريات خانواده بمثابه سلول نظام فرهنگي را تدوين كرده، تحويل كارفرما دادم، عرض كردم بايد مصاحبهها و به قول خودشان گفتارپژوهيهايي به انجام برسد تا آنچه گفته شده را معتبر نمايد. اين دو مسأله را طرح كردم تا مبناي مصاحبه و گفتگو قرار دهند و نظرسنجيها را راه بياندازند.
همه چيز را همگان دانند. اگر مطلب فوق را مطالعه فرمودهايد، نظر خود را بيان نماييد:
خوب
جمعه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۲