به نام خدا

كاربرگ مديريت دخل و خرج خانه همراه با گردش عمليات

نوع نوشته: فرم و كاربرگ
براي: متفرقه
تاريخ نگارش: شهريور ۱۳۸۶ هجري شمسي
تعداد صفحات: ۶
جدولي است با هفت ستون اصلي: رديف، نوع كالا، عنوان كالا، تاريخ درخواست، تعداد مورد نياز، گزارش عمليات و مبلغ. نوع كالا يكي از سه گزينه: خوراك، پوشاك يا بهداشتي مي‌تواند باشد. گزارش عمليات نيز شامل دو گزينه: سفارش و تحويل مي‌شود.
حكايتش خواندني است، براي شما هم حتماً جالب خواهد بود! غير از شهريه درآمد ثابت ديگري نداشتم. گاهي من حيث لايحتسب چيزي مي‌رسيد، ولي نمي‌شد روي آن حساب باز كرد. خانم خانه روزي پيشنهاد كرد كه مديريت مالي را بر عهده بگيرد. معتقد بود بهتر مي‌تواند منابع مالي را به نيازها تخصيص دهد. بنده هم با آغوش باز پذيرفتم و اين كاربرگ را هم براي ايشان طراحي كردم. تمام خريدهاي خانه را بنده انجام مي‌دادم، ولي به شرط آن‌كه ايشان عنوان را نوشته و گزينه سفارش را تيك بزند. بنده هم پس از تهيه، مبلغ را ثبت كرده و گزينه تحويل را تيك مي‌زدم. نوع كالاها هم از سه گزينه اول خارج نبود، يعني يا خوراكي بود، يا پوشيدني و يا بهداشتي. بهداشتي را براي صابون و شامپو و خميردندان و مسواك و دستمال كاغذي و اين قبيل چيزها در نظر گرفته بودم. هر صفحه كه تكميل مي‌شد، براي راحتي محاسبه، مكاني براي جمع زدن داشت. باور كنيد مدت‌ها هر وقت ايشان را مي‌ديدم مشغول جمع و منها و محاسبه بود. ساعت‌ها به اين جداول خيره مي‌شد و حساب و كتاب مي‌كرد. مدتي عجيب سرگرم بود. ظاهراً لذّت هم مي‌برد كه مسئوليت حسابداري خانه را بر عهده دارد و درباره خريد خانه تصميم مي‌گيرد. دو ماه گذشت و هر ماه جداول مخصوص همان ماه را پرينت مي‌گرفتم. امّا اين مسئوليت ديري نپاييد. ماه سوّم، نيمي از ماه گذشته، ايشان مانند هميشه سر بر اين جداول، مشغول مطالعه عناوين كالاها و محاسبات بود كه حالش به هم خورد و چشم‌هايش سياهي رفت. آب قند و استراحت و خلاصه جويا شدم كه چرا؟ ايشان از سختي تصميم‌گيري براي هزينه‌ها آشفته شده بود. اين‌كه چگونه اين شهريه اندك را بتواند به تمام نيازهاي خانه تعميم دهد، انديشه ايشان را به هم ريخته و به جسم ايشان كشيده بود. با اضطراب و استرس فراوان، نگران بود از اين‌كه چطور بايد تا آخر ماه زندگي كنيم، وقتي شهريه تمام مي‌شود! جداول را برداشتم، خنديدم و در برابر چشم ايشان پاره كردم. ايشان هم خنديد و گفتم: دو سال است شما در منزل بنده زندگي مي‌كنيد، سال اول هيچ، حقوق كارمندي صداوسيما را داشتم، ولي يك‌سال اخير بنده با همين شهريه زندگي را چرخاندم و شما كاستي حسّ نكرديد. از اين پس هم خودم تخصيص را انجام خواهم داد، اين تخصص من است! اين را گفتم و تمام شد. ايشان هم ديگر دعوي مديريت مالي نكرد. هيچ وقت هم نخواست خرج خانه را به دست گيرد. از آن پس مانند گذشته فقط سفارش مي‌داد و نگراني كيفيت فراهم شدن منبع مالي آن را نداشت. بنده هم با خداوند قراردادي داشتم و هر وقت كارم گير مي‌كرد، خدا مي‌رساند. خلاصه ماجراي اين جداول را گفتم و خلاص!
اين نوشته را مي‌توانيد به صورت رايگان از لينك‌هاي روبه‌رو دريافت نماييد.
دانلود: ۱۷۰۹ بار
همه چيز را همگان دانند. اگر مطلب فوق را مطالعه فرموده‌ايد، نظر خود را بيان نماييد:
مقايسه با ذهنيتمشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷
عالي بودجمعه ۱۹ دي ۱۳۹۹
عاليجمعه ۱۹ دي ۱۳۹۹

صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1366با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1354نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN