پانزده مغالطه عيني در اين بروشور معرفي شده است: استناد استاد به خود، استقامت دليل حجيّت، انتقال قهري ولايت فرهنگي، گفتم عمل نكرد، ضرورت به جاي كيفيت، جواز معاصي خُرد، كپي برابر اصل، فقط من كار ميكنم، انقياد به جاي طاعت، آغاز حركت از تولّي، ضرورت گمانهزني در رفتار من، اجمال در كلام، فرياد در بحث و تسلّط بر انديشه استاد. در ذيل هر عنوان نيز توضيحي ارائه شده.
دقيقاً يك مغالطه كمتر از آنچه كه در جزوه نهايي آمده است. كتاب المنطق مرحوم مظفر را هم كه باز كنيد، چند نوع از مغالطات عيني در آن ديده ميشود، آن اواخر كتاب، جايي كه بحث از خطابه و شعر و جدل ميشود، وارد بحث مغالطه كه شدهاند در صناعات خمس، مغالطات نظري را كه ذكر نمودهاند، اشارهاي هم كردهاند به مغالطاتي مانند فرياد زدن، يا از شباهتها استفاده كردن و مخاطب را به اشتباه انداختن، مانند شباهتهاي ميان الفاظ يا معاني. اينها مغالطات نظري نيستند، بلكه از سنخ رفتارند. رفتارهايي كه مخاطب در مواجهه با آنها دچار برداشت نادرست ميشود و تصوري غلط پيدا ميكند.
اگر منطق سيدمنيرالدين را ابزار عقل عملي بدانيم، آن نيز مغالطاتي براي خود دارد. آنچه در هفت سال برخورد با اين آقاي مدعي ولايت فرهنگي نصيبم گشت، از رهآورد چنين مغالطاتي، پس از اختلافات نهايي برايم روشن شد. وقتي رسوايي انحراف ايدئولوژيك را ديدم، به گذشته برگشتم و مروري اجمالي انجام دادم، ديدم چقدر كور بودم و چشمانم را چطور بر تمام خطاها ميبستم، تنها به اين گمان كه تمام اين اشتباهات سر رشته در عمق انديشهاي دارد كه مرا هنوز به آن معرفت راه ندادهاند و به مقام شناخت اكمل نرسيدهام! هر روز به اميد اينكه روزي به جواب تمام پرسشهايم ميرسم، از جستجوي پاسخ آنها صرفنظر مينمودم كه اگر پاي پرسشهاي بيپاسخم ميماندم، انحراف خيلي زود علني ميشد! وقتي آنكه استاد ميپنداشتم ميگفت: بايد صبر كني تا به پاسخ پرسشهايت برسي و من هفت سال صبر كردم و پاسخ را نيافتم!
دو روز انسان نبايد مانند هم باشد. با نوشتن نظر خود، كمك كنيد متفاوت از ديروز باشم:
عالي
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۷شناخت حق و باطل كه خودمون گرفتار نشيم
شنبه ۲۱ دي ۱۳۹۸هه
يكشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۹درد
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰اگرچه اهل ايمان هستي ولي من تو را جاهل مي پندارم در اين قضاوت هايت!
شنبه ۱۸ تير ۱۴۰۱