گزارش شركت در يك جلسه ميانسازماني است، به نمايندگي از سازمان متبوع. مفاد ماوقع و گزارش آن در ۱۴ بند بيان شده است.
هنوز هم نميدانم دليل انتخاب بنده به عنوان نماينده مركز چه بود. نشستي بود ميان بيشتر مديران مراكز، بزرگاني از علما و فضلا كه هر كدام سازمان و نهادي حوزوي در بال و پر داشتند. بنده هم شايد جوانترين عضو نشست. ميز گردي براي جلسه، ميانتهي، با همان ميكروفونهاي مرسوم لامپدار! وقتي دور اول گفتگوها آغاز شد، تلاش كردم به تفاوتي بيانديشم كه سازمان متبوع بنده داشت نسبت به سايرين، كاري كه ديگران نتوانند و ما فقط. خُب اين ميشود خدمتي كه ميتوانستيم به آن اجلاسيه بنماييم. در اين گزارش كه براي رئيس مركز نوشتم، پيشنهاداتي كه ارائه نمودم را بيان كردهام.
اگر نامها را حذف ميكنم، دليل عمدهاي ندارد، سندها هيچكدام محرمانه نيستند، غرض اين است كه مبادا بعضي ناراحت شوند كه در نوشتههاي بنده ذكر شدهاند. خواستم تحت فشار و استرسي نباشم كه مبادا كسي را رنجانده باشم. حق كسي ضايع نشود خلاصه در اين سايت. حالا كه خواستيم اين نوشتهها را بگذاريم ملّت استفاده كنند، صوابي نباشد كه كباب كند!
اين نوشته را ميتوانيد به صورت رايگان از لينكهاي روبهرو دريافت نماييد.
دانلود: ۹۴۰ بار
از نوشتههاي شما استفاده ميكنم و ياد ميگيريم. لطفاً ديدگاه خود را بنويسيد: