حكم انحلال شركت است كه در ده بند نظم يافته است.
حكايت شگفتي است. يك روز با دو تن از همكاران دفتر مطالعات نشسته بودم و مشغول گفتگو بوديم كه پيشنهاد كرد يكيشان به تأسيس شركتي خصوصي كه بتوانيم پروژههايمان را آنجا سامان دهيم. بنده هم دو نفر ديگر را داخل كردم و پنج نفر شديم. سرمايههامان را روي هم گذاشتيم و جايي اجاره شد و اندكي وسايل مورد نياز تهيه و كار آغاز شد. بنده پروژه wrcPlayer را آنجا انجام دادم و با استفاده از رايانه شركت. مدتي گذشت و تفاوت تخصصهاي دوستان ادامه همكاري را دشوار ساخت. دو تن خواستند منفصل شوند. لازم آمد تا تمام درآمدها و هزينهها محاسبه شود، تا حقي از كسي ضايع نگردد. بر اساس موازين تعيينشده از پيش، همه محاسبات را بر عهده گرفتم و در فايل اكسل انجام داده و اين گزارش را تنظيم نمودم. دو تن ديگر به جاي آن دو نفر داوطلب شدند كه كارمان با آنها هم نگرفت. يكي ديگر هم رفت و در نهايت بنده ماندم و مهندس. يك روز مهندس هم پروژهاي برايم آورد، نشريات معارف. آن ر ا كه انجام دادم، ايشان سرمايه بنده را بازپس داد و پيشنهاد كرد كه شركت را به تنهايي در اختيار داشته باشد. اين شد و تمام. تمامي اسامي ذكر شده مستعار ميباشد.
نظر شما براي من ارزشمند است. هر چه در نظرتان است ذيلاً بنگاريد: