راهخواهي از استاد مصباح مقابل شبهه آكادمي
نامهاي مختصر و كوتاه در معرفي اجمالي از انديشه رايج در دفتر فرهنگستان علوم اسلامي و تقاضاي راهنمايي از استاد مصباح است كه با دست نوشته شده و به دست ايشان داده شده است، در همان تاريخِ يادشده.
اصلاً نامي از فرهنگستان كه نشنيده بودم. فقط آقاي ميرباقري را ديده بودم چند بار. منبرهايش را رفته بودم. نه اينكه با قصد قبلي بروم. مسجد نزديك مدرسهمان، امام حسين(ع)، سر زنبيلآباد، ايشان آنجا منبر ميآمد. يكبار هم در حسينيه شهداي صفاييه. بعد كه تشريف آوردند مدرسه حقاني و آنجا هم طرح بحث كردند، با دوستانمان گفتگو در گرفت و آنان گفتند كه فرهنگستاني هم در كار است. ميگفتند آقاي ميرباقري شاگرد آسيدمنيرالدين حسيني است و اين حرفها از آنجا ميآيد. با دو تا از طلبههاي حقاني رفتيم دفتر فرهنگستان علوم اسلامي و اصرار كرديم با آقاي حسيني الهاشمي(ره) ديدار كنيم. ايشان داشتند از پلهها بالا ميرفتند كه دوست همراهم، جلوي ايشان را گرفت و خواست وقتي بگذارند. ايشان هم پذيرفت و روز جمعه ساعت ۱۰ وقت تعيين كرد. با هم خدمت ايشان رسيديم و خود استاد پيش از پرسش ما يك معرفي اجمالي از دفتر فرهنگستان نمود. من بدواً و مصرّاً خود را شاگرد استاد مصباح ميدانستم كه هر هفته درس اخلاق ايشان شركت ميجستم و به ايشان علاقه قلبي داشتم. اين شد كه بلافاصله اين نامه را تهيه كرده و بعد از نماز مغرب روز چهارشنبه، خودم شخصاً اين نامه را به دست آقاي مصباح دادم و ايشان گرفت و زيرسجادهشان گذاشت.
بيشک دليلي بوده كه توجهات جلب شده؛
عنوان، تصوير يا توضيحي كه براي اين مطلب آمده،
دليل را بنويس و دگمه دانلود را كليك كن.
بررسي براي باراندازي...