تخمينِ گستره فضاي مفهومي در طراحي الگوي اطلاعرساني ديني
اين نوشته شامل يك مقدمه است كه با عنوان «ترسيم فضاي تخمين» بيان شده و بر اساس آنچه در اين مقدمه آمده دو سامانه به تفكيك گسترهشناسي شدهاند؛ گستره عملكردهاي اطلاعرساني ديني، گستره عملكردهاي اطلاعرساني اينترنتي.
در نهايت نيز دو الگو براي تطبيق عملكردهاي اين دو سامانه پيشنهاد شده است؛ الگوي متناظر در تطبيق عملكردها و الگوي متشابك در تطبيق عملكردها.
پرسش از سوي يكي از دوستان طرح شد، همكاري كه نقشي در كميتهاي داشت موظف به بررسي ربط دين با فضاي سايبر در دبيرخانه شوراي انقلاب فرهنگي. اينكه چه كاربردهايي ميتوان از اينترنت متوقّع بود براي اطلاعرساني ديني.
من هم فضا را اينگونه ترسيم كردم كه ما با دو سيستم مواجه هستيم كه هر كدام كار خود را انجام ميدهد. دين روش اطلاعرساني خود را در طول ساليان يافته و استحكام دارد. اينترنت هم روشهايي را ارائه كرده و اطلاعرساني خود را سامان داده. اكنون مسأله اصلي تطبيق اين دو سامانه با يكديگر است كه بدانيم كجاي اين به كجاي آن قابل اتصال است و كجاها را ميشود واگذار كرد يا بهينه نمود.
براي اولين بار براي تحليل سامانه اطلاعرساني ديني، نشستم و عميق، خيلي عميق، فكر كردم (عمقش زياد بود نفسم بند آمد). تمام عناصر ديني را در تاريخ شيعه بررسي كردم، ديدم به سه طبقه اصلي قابل تقسيم است كه هر كدام ساختار مستقل و مخصوص به خود دارد. هر كدام هم كار خودش را مديريت ميكند و سازمان خود را يافته.
سپس تمامي كاركردهاي مذهبي و ديني را فهرست كرده و در طبقه خودش جا دادم. امّا بحث ما تنها در اطلاعرساني بود. اينكه كداميك از اين كاركردها قابليت اطلاعرسانيپذيري دارند، يعني چه ارتباطي با اطلاعرساني، خود يك مرحله از بررسي شد. با نمادهايي اين را نشان دادم در متن.
طبقهبندي اينترنت سادهتر بود. در اين زمينه كار زياد شده است. درباره الگوهاي پيشنهادي هم زياد بحث نشده، اجمالاً عرض كردم و نوشته را پايان دادم. به نظرم چيز جالبي درآمد، امّا اينكه به درد دوستان خورد يا نه، كاملاً بيخبرم!
بيشک دليلي بوده كه توجهات جلب شده؛
عنوان، تصوير يا توضيحي كه براي اين مطلب آمده،
دليل را بنويس و دگمه دانلود را كليك كن.
بررسي براي باراندازي...