چگونه كار را به دست مردم بسپاريم
سرفصلهاي نوشتار اينها هستند: دستور مردمسپاري، تقسيم وظايف دولت-ملّت، وضعيت تقسيم كار در جمهوري اسلامي، واگذاري مطلق اختيارات، وضوح ناتواني دولت، بزرگشدن دولت، افزايش هزينههاي دولت، گسترش نارضايتي مردم، فراگيري متد اِعراض از گذشته، امتناع انجام امور به دست دولت، آزادسازي فعاليتهاي اضافه، قوّه قضاييه، قوّه مقنّنه، قواي نظامي، مساجد، رئيس القوم خادمهم، خطر بازگشت خانها، خانسالاري جديد، خطر كاپيتاليزم، انحصار؛ پاشنه آشيل نظام طبقاتي، انحصار زمين؛ قدرت مشترك خان و كپتال، عدم قابليت زمين براي ملكيّت در اسلام، رفع خطر خانسالاري و كاپيتاليزم با آزادسازي زمين، مكانيزم آزاد شدن بشر با آزاد شدن انحصار زمين، عدم امكان به دست مردم سپردن كار، استفاده از مدل دولت مقتدر حامي مستضعفين.
كاملاً روشن است مطلب، وقتي به سرفصلها نگاه بياندازيد. در حقيقت همان محتوا هستند، سرفصلهايي كه انتخاب كردهام، گويا و نشانگر متن.
مسأله اين است كه آيا اصلاً ميشود كار اداره جامعه را به مردم واگذار كرد؟! چگونه؟! يك جملهاي از آبراهام لينكلن هست كه اين را ميگويد: «اين ملت، زير سايه خدا، تولدي جديد از آزادي خواهد داشت و دولت مردم، به دست مردم، براي مردم، از زمين محو نخواهد شد!» (سخنراني گتيسبورگ، ۱۸۶۳ م). بهمن ۱۳۹۳ مقام معظّم رهبري فرمايشي را در تحليل و توصيف رفتار امام راحل (ره) بيان فرمودند: «كار دست مردم، صحنه دست مردم، ابتكار عمل دست مردم».
سفارش كار همين بود؛ ارائه سلوشن و يافتن راهحلي براي اين مطلب. فكر كردم و تحليل و جمعبندي كردم مطلب را در همين سرفصلها. توضيح هر بخش را نيز خلاصه كردم، تا مفيد باشد و اطاله كلام نباشد، خالي از اطناب. شيوهاي كه به گمانم ميتواند مستضعفين را به حقوق خودشان برساند، اگر چه شايد نشود كار را بالكل دست مردم سپرد.
بيشک دليلي بوده كه توجهات جلب شده؛
عنوان، تصوير يا توضيحي كه براي اين مطلب آمده،
دليل را بنويس و دگمه دانلود را كليك كن.
بررسي براي باراندازي...