روي في الوسائل عن محمّد بن يعقوب بإسناده عن أبي جعفر، عليه السلام، قال: إنّ الله عزّ و جلّ جعل للشّرّ أقفالا، و جعل مفاتيح تلك الأقفال الشّراب، و الكذب شرّ من الشّراب. (اصول كافي، ج 2، ص 339،« كتاب ايمان و كفر»،« باب كذب»، حديث 3. وسائل الشيعة، ج 8، ص 572،« كتاب حج»، باب 138 از« أبواب أحكام العشرة»، حديث 3)
«فرمود حضرت باقر العلوم، عليه السلام: خداي تعالي قرار داد براي شرّ قفلهايي، و كليدهاي آن قفلها را شراب قرار داد، و دروغگويي از شراب بدتر است.»
اكنون قدري تفكر كن در اين حديث شريف
كه از عالم آل محمد، عليهم السلام، صادر شده است
و در كتابي كه مرجع تمام علماي امت است
مذكور گرديده
و تمام علما
رضوان الله عليهم
آن را قبول فرمودند
ببين آيا راهي براي عذر باقي مي ماند؟
آيا اين سهل انگاري از دروغ
جز از ضعف ايمان به اخبار اهل بيت عصمت (ع)
از چيز ديگر مي شود؟
ما صور غيبيه اعمال را نميدانيم
و ارتباطات معنويه ملك و ملكوت را واقف نيستيم
از اين جهت از اين نحو اخبار تحاشي ميكنيم
و امثال اين ها را حمل به مبالغه مثلاً مينماييم
و اين خود طريقه باطلي است
كه از جهل و ضعف ايمان ميباشد
فرضاً كه اين حديث شريف را به مبالغه حمل كنيم
آيا اين مبالغه بايد بموقع باشد؟
آيا هر چيزي را مي شود گفت از شراب بدتر است
يا بايد طوري شرّ آن عظيم باشد كه با مبالغه توان گفت از شراب بالاتر است؟
و بإسناده عن أبي جعفر، عليه السّلام، قال: الكذب هو خراب الإيمان. (اصول كافي، ج 2، ص 339،« كتاب ايمان و كفر»،« باب الكذب»، حديث 4)
«فرمود حضرت باقر العلوم، عليه السلام، كه دروغگويي خرابي ايمان است.»
حقيقتاً اين طور اخبار
دل انسان را مي لرزاند
و پشت انسان را مي شكند
گمان مي كنم كه دروغ از مفاسد اعمالي است كه از بس شايع است
قبحش بكلي از بين رفته!
ولي يك وقت تنبه پيدا مي كنيم
كه ايمان
كه سرمايه حيات عالم آخرت است
به واسطه اين موبقه از دست ما رفته
و خود ما نفهميديم.
و از حضرت ثامن الائمة
عليهم السلام
روايت شده كه فرمود:
«از حضرت ختمي مرتبت سؤال شد آيا مؤمن جبان و ترسو مي شود.
فرمود آري.
سؤال شد آيا بخيل مي شود؟
فرمود آري.
عرض شد آيا كذّاب مي شود؟
فرمود نه.» (معمّر بن خلّاد عن أبي الحسن الرضا (ع) قال قال: سئل رسول الله، صلّي الله عليه و آله و سلّم، يكون المؤمن جبانا؟ قال: نعم. قيل: و يكون بخيلا؟ قال: نعم. قيل: و يكون كذّابا؟ قال: لا. مسند الإمام الرضا ج 1، ص 276، «باب الذنوب»، حديث 77)
و از حضرت صدوق الطايفه (حديث 1، پاورقي 32)
منقول است كه فرمود
از فرمايشات رسول خداست:
أربي الرّبا الكذب. (وسائل الشيعة، ج 8، ص 574،« كتاب الحج»، باب 138، از« ابواب احكام العشرة»، ج 12)
«دروغ از ربا بالاتر است.»
با آنكه تشديد در امر ربا به طوري شده است
كه انسان را به حيرت در مي آورد.
و از اموري كه انسان بايد ملتفت آن باشد
اين است كه
دروغ به عنوان شوخي و مزاح هم در اخبار از آن تكذيب شده است
و تشديد در امر آن گرديده
و علما فتواي به حرمت آن نيز مي دهند
چنانچه صاحب وسائل
رحمه الله
در عنوان باب
كه مطابق فتواي اوست فرموده:
«باب تحريم الكذب في الصغير و الكبير و الجدّ و الهزل عدا ما استثني» (وسائل الشيعة، ج 8، ص 576،« كتاب الحج»، باب 140، از« أبواب أحكام العشرة»!)
و از كافي شريف
سند به حضرت باقر
عليه السلام
رساند كه فرمود:
حضرت علي بن الحسين، عليهما السلام، به فرزندان خود مي فرمود:
«بپرهيزيد از دروغ كوچك و بزرگ در تمام سخنهاي خود
چه جدّي باشد يا شوخي
زيرا كه انسان اگر در امر كوچك دروغ گفت
جرئت پيدا مي كند بر امر بزرگ.
آيا نمي دانيد كه پيغمبر خدا
صلّي الله عليه و آله
فرمود كه:
«بنده خدا
راستي را پيشه خود مي كند
تا آنكه خداوند او را صدّيق مي نويسد
و دروغسرايي را پيشه خود مي كند
تا آنكه خداي تعالي او را كذّاب مي نويسد.» (عن أبي جعفر (ع) قال كان علي بن الحسين صلوات الله عليهما يقول لولده: اتّقوا الكذب، الصّغير منه و الكبير، في كل جدّ و هزل، فإنّ الرّجل إذا كذب في الصّغير، اجتري علي الكبير. أ ما علمتم أنّ رسول الله، صلي الله عليه و آله، قال: ما يزال العبد يصدق حتي يكتبه الله صدّيقا، و ما يزال العبد يكذب حتّي يكتبه الله كذابا. اصول كافي، ج 2، ص 338، «كتاب ايمان و كفر»، «باب الكذب»، حديث 2)
و در كافي
سند به جناب اصبغ بن نباته رساند
قال قال أمير المؤمنين، عليه السّلام:
لا يجد عبد طعم الإيمان
حتّي يترك الكذب هزله و جدّه. (اصول كافي، ج 2، ص 340،« كتاب ايمان و كفر»،« باب كذب»، حديث 11)
«نميچشد بندهاي مزه ايمان را
مگر آنكه ترك كند دروغ را در شوخي و جدّي.»
و در وصاياي رسول اكرم، صلّي الله عليه و آله، به حضرت اباذر غفاري است:
يا أبا ذرّ
ويل للّذي يحدّث فيكذب ليضحك به القوم
ويل له، ويل له. (وسائل الشيعة، ج 8، ص 577،« كتاب الحج»، باب 140، از« ابواب احكام العشرة»، بخشي از حديث 4)
«واي بر كسي كه نقل كلامي كند به دروغ تا مردم بخندند به آن
واي بر او، واي بر او.»
اكنون با اين همه اخبار و تشديدات رسول خدا و ائمه هدي، عليهم السلام
خيلي جرائت و شقاوت مي خواهد كه انسان
اقدام به اين امر بزرگ و خطيئه مهمه نمايد.
- - -
آنچه فوقاً خوانديد
نوشته امام راحل (ره)
امام خميني رضواناللهتعاليعليه است
بدون هيچ دخل و تصرّفي
در كتاب «شرح چهل حديث»
ذيل حديث بيست و نهم
وقتي جلوي در مدرسه منتظر هستم
مدرسه بچهها
تا تعطيل شوند و بيايند
نرمافزار آقاي مهندس فخري را نصب كردهام
همانكه كل كتاب را در خود دارد
چند صفحهاي توفيق دارم كه بخوانم
سال گذشته يك دور قرآن را ختم كردم
جلوي در مدرسه
در همين زمانهاي انتظار
امسال اين كتاب را دست گرفتهام
و امروز با اين مطلب مواجه شدم...
تنم را لرزاند
با خود گفتم
روي اينترنت بگذارم
بلكه سهمي كوچك در امر بزرگي داشته باشم كه حضرت امام (ره) بدان اهتمام داشته است
با نوشتن اين كتاب عالي
خداوند مقامات آن مرد بزرگ را متعالي قرار داده
بر درجات او بيافزايد، إنشاءالله
كه آرامش و امنيت امروز ما
از ايمان و شجاعت و صداقت او پديد آمده!