پيش از انتخاب يك فهرست مناسب از نيازهاي انسان، با پرسشي مهم مواجه هستيم، وقتي نام دانشمنداني از فرهنگهاي مختلف را در ليست تهيهكنندگان اين منابع مشاهده مينماييم: آيا نياز انسان در تمامي فرهنگها، در تمامي نژادها، در تمامي مكاتب و با تمام ادياني كه وجود دارند، يكيست و تفاوتي ندارد؟! آيا هرم نياز براي تمام آدمهاي روي كره زمين يكسان است؟!
در ادامه اين پرسش كه رويكردي «تغايري» دارد، ميتوان نظر زماني نيز داشت، آيا «تغيير» در نيازها نيز ممكن است؟! آيا ميشود پذيرفت يا نپذيرفت كه در طول دهها سال يا صدها سال انسانها تغيير مينمايند و نيازهاي متفاوتي پيدا ميكنند و هرم نيازهايشان بايد متفاوت تنظيم شود؟! آيا با بروز فنآوريهاي جديد و انضمام كاركردهاي آنها به زندگي بشر، تغييري در نيازهاي وي روي نداده است؟! اتفاقي كه در تصوير زير با اندكي مزاح به آن اشاره شده:
مسير حركت بسيار ساده است. هنگاميكه از سبك زندگي سخن به ميان آيد، لاجرم خاستگاه اين سبك و شيوه، در رفتار فرد مورد سؤال قرار ميگيرد. تبعيّت انسان از الگوهاي اجتماعي و نحوه ايجاد ميل در وي براي بروز فعل و عمل عيني ما را به خواستهها و نيازها ميكشاند. تا بر سر نيازها به يك قدر مشترك و نظر نهايي نرسيم، صحبت از سبك زندگي شايد غايتي را به ارمغان نياورد.