آرام
بايد آرام باشد
سريع نميشود
مثل قايقي كه تازه ساخته شده
به آب انداختن
خيلي آرام
سريع نه
گام به گام است
رهاسازي
وقتي كودكان ديگر كودك نيستند
بزرگ شده
ورود به جامعه
روندي كه دفعي نيست
تدريجي
تبديل نقش لازم است
پدر و مادر
از عامل به آمر
از آمر به ناظر
قبلاً كارها را خودم انجام ميدادم
حالا دستورش را ميدهم
خودشان بايد
سفره را پهن كنند
بخشهايي از غذا را آماده
جمع كردن و شستن
نظافت خانه
شستن لباسها
آويزان
حتي اتو كردن نيز
تمام كارها
تبديل به آمر ميشوي
دستور ميدهي كه چه كنند
گام بعد دستور هم ندارد
بايد بتوانند
ياد گرفته باشند
فقط نظارت
فقط نگاه ميكني و اشتباهات را تذكر
اينبار اينطور
وقتي بوستان غدير رفته بوديم
دست به سياه و سفيد نزدم
فقط خودشان
توضيح دادهام
گفتهام مسير را
اينكه ديگر عامل نيستم
آمر هم نبايد
فقط ناظر
همه كار از خوشان بر ميآيد
بايد كه بيايد
نوجوان را اگر ناگهان رها كني
جامعه است ديگر
ميبلعد
دزد زياد
دزد فكر و انديشه هست
از مال و پول بدتر
دزد عقيده و اعتقاد
دزد سياسي هم
بايد انديشههاي باطل را بشناسند
روشهاي رواج باورها
بتوانند قضاوت كنند
كوتاه نيايند
راه و روش مقاومت را
قايق را بايد آرام به آب انداخت
نمنم خيس شود
اگر نشتي داشت اصلاح شود
تعمير
وگرنه تضميني نيست كه غرق نشود!
قال رُكْنُ الأولياء (ع): «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ عِتْرَتِهِ وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ، وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا نَزَلَتْ بِهِ» (نهجالبلاغه، خ23)
اى مردم! انسان، هر چند ثروتمند باشد، از اقوام و بستگان خود، بى نياز نيست كه از وى، با دست و زبان دفاع كنند. آنها در واقع، بزرگ ترين گروهى هستند كه از او پشتيبانى مى كنند و پريشانى و مشكلات را از ميان مى برند و به هنگام بروز حوادثِ سخت، نسبت به او، از همه، مهربان ترند. (ترجمه مكارم)