به نام خدا

در پارسي‌بلاگسفرنامه خاورميانه اسلامي - بخش دهم

يكشنبه ۲ مهر ۱۳۸۵ - ۶:۲۰ عصر

مسجد جامع مهران را تمام كرده‌اند و چند كولر گازي راه انداخته، چه بهشتي شده است. بار قبل كه آمدم طبقه بالا رفتيم و نيمه ساز بود. نماز را كه خوانديم، محسن را در كنار خود يافتم، همان دانشجويي كه در سفر قبل مي‌بايست مرا قاچاقي از مرز رد مي‌كرد و نكرد! آن قدر با من حرف زد تا پشيمانم كند! با آغوش باز مرا و همراهانم را پذيرفت. احسان، برادر كوچك‌ترش هم بود. به اصرار ما را به خانه بردند و كبابي از بيرون تهيه كرد و خورديم. اگر چه خورش باميه داشتند و همان براي ما كافي بود! مهمان‌نوازي خوب است، ولي نبايد به زحمت مي‌افتادند. با پدرش زياد صحبت كردم و فيلم مقتدا صدر را دادم ديدند.

آدم‌هاي خيلي خوبي هستند. در سفر قبلي با آن‌ها آشنا شدم. دوستاني كه در مسير كرمانشاه به ايلام در ميني‌بوس پيدا كرده بودم محسن را به من معرفي كردند. دانشجويان دانشگاه آزاد ايلام بودند كه مرا به خوابگاه دانشگاه دعوت كردند و گفتگوهاي مفصلي داشتيم. وقتي شنيدند كه بدون گذرنامه قصد رفتن به كربلا را دارم، محسن را به عنوان راه بلد معرفي كردند.

فروردين امسال بود. به نيت زيارت بدون گذرنامه حركت كرده بودم، ولي نشد و برگشتم. محسن رأيم را زده بود و درست مي‌گفت. مي‌گفت كاري ندارد رد كردن تو از مرز، ولي آن طرف تو را خواهند گرفت و جريمه سنگيني دارد. دقيقاً‌ همين‌طور بود. اين بار كه با گذرنامه رفتم ديدم. قدم به قدم سيطره دارد و پليس مي‌گردد و كنترل مي‌كند. ديگر قاچاقي به اين راحتي نمي‌شود رفت! محسن خيلي خوشحال شد كه فهميد بالاخره توانستم به زيارت بروم.

پدرش فرهنگي بازنشسته است. از زمان جنگ خاطرات زيادي از مهران دارد. هم در سفر قبل و هم در اين سفر صحبت كرديم و تعريف كرد. مردم شريفي دارد اين شهر. در سفر قبل احسان مرا به زيارت فرزند امام موسي كاظم (ع) و برادر امام رضا (ع) برد. زيارتگاه بزرگي دارد در حومه شهر مهران. مردم براي زيارت زياد به آن‌جا مي‌روند. برادر حضرت معصومه (س) و حضرت شاهچراغ (ع) است ظاهراً.

حدود 3 عصر به سمت ايلام آمديم و تا رسيديم براي اروميه اتوبوس داشت. خيلي عجيب بود. مسير اروميه از ايلام كم رهگذر است و مدتي مي‌گفتند بدون مشتري بوده و تعطيل شده، ولي تازه دوباره راه افتاده و ما را سوار كرد و بلافاصله حركت كرديم.

با دشتاشه بودم و پانزده ساعت راه بود. كوفته شديم و بي‌حال. امروز صبح رسيديم و تلاش كرديم براي تركيه و دمشق راهي بجوييم. دو روز است استحمام نكرده‌ايم و مدام در راه بوده‌ايم. بخش‌هاي سخت و خسته‌كننده سفر را مي‌گذرانيم. خدا به فريادمان برسد!


مطلب بعدي: سفرنامه خاورميانه اسلامي - بخش يازدهم مطلب قبلي: سفرنامه خاورميانه اسلامي - بخش نهم

نظرات

جبار: سلام
با عرض ادب و احترام
خوشحال از پيدا كردن وبلاگ-بچه مذهبي-بچه فني-..... و دنبال هر انچه كه كسي نمي گردد.
نسل جديد بچه مذهبي ها
كمي تا قسمتي مغرور و لجباز(قضاوت سطحي با خواندن چند تا از نوشته ها....)
خيلي خوب مي نويسي و پر از نكته هاي جديد-
كلي از شما ياد گرفتيم
مي ارزد پيگير وبلاگ شما بودن
از اشناييتان خوش حال
يا علي
دوشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۲ صبح
پاسخ: عليكم السلام. من هم خوشحال. وجود خوانندگان خوب غنيمت. فرصت بيشتر براي نقد. نوشته‌هايم مملوّ از اشتباه. محتاج ِ دوستان دانا. فعلاً كه فقط «خاورميانه» را خوانده، «طلسم» و «نام فرزند» و «كتاب به زبان ساده»، قضاوت به «غرور» و «لجبازي» كشيده، با خود مي‌انديشم، اگر بخش‌هاي ديگر را بخواند، چه قضاوت خواهد كرد، اين خواننده خوش ذوق جديدم؟! خصوص فصل «برطلاق» را :) اما بي‌تعارف، بدون ريا و كلك، براي خواندن نظرات ارزشمند شما ذيل هر پست وبلاگ، لحظه‌شماري مي‌كنم! در نوشتن آن‌چه كه به ذهنتان مي‌رسد ترديد به خود راه ندهيد، حتي اگر ناملايم باشد و تند. ممنونم از لطف‌تان. علي يارتان.
مدير پارسي بلاگ:

سلام.

ماشاالله، حاج آقاي به اين خوش تيپي، معلومه كه هر جا بريد، به زور شما را ببرند داخل و مهمان كنند. ما كه بخيل نيستيم، خدا زياد كند همه چيز رو...

دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵ - ۹:۵۲ صبح
پاسخ: شما بزرگوارها كه از ما خوش تيپ تريد... اين تصوير مال اون زمان هاي گذشته است... الان ديگر چيزي از آن تيپ هاي خوش باقي نگذاشته اند!
SH: راستي آرشيو فعال نمي باشد؟
اين وبلاگ كه تازه راه اندازي نشده است؟ مشتاقيم گذشته ها را هم بخوانيم.دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵ - ۹:۴۶ صبح
پاسخ: ما هم آرشيوي نداريم برادر... هر چه هست همان است كه رو شده... پشت پرده هيچ خبري نيست!
ابرش: سلام .. عجب .. نگفته بودي رفيق قاچاق چي هم كه داري ...دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵ - ۸:۵۴ صبح
پاسخ: ما رفيق خوب و بد زياد داريم ... يكيش هم شماييد ؛-)
ابرش:

دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵ - ۸:۵۴ صبح
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر18نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1366با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1354نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN