شوخي بود
قصد بيادبي كه قطعاً نداشت
براي خنده
شادي
ولي
كار جالبي بود
خلاقانه به گمانم
روي تابلوي وايتبورد
تشويق شد
همينكه عكس گرفتم
همينكه لبخند زدم
توجه
كودكان دوست دارند
همين توجّه را
به كارهايشان
تابلو خوب است
چيزي كه بتوان نوشت
بتوان كشيد
هر لحظه
هر زمان
كاغذ هميشه در دسترس نيست
ولي
يك تابلوي وايتبورد
در هر خانهاي لازم است به نظرم
خصوصاً براي بچهها
اگر ميخواهيد روي ديوار خط نكشند! :)
قال علي (ع): أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ. (نهجالبلاغه، ح28)
برترين زهد، پنهان داشتن زهد است. (ترجمه دشتي)
نظرات
فك و فاميل: حق با شماست.
در اين باره حرفهاي زياد دارم. مدتهاست با خودم فكر ميكنم درباره همين چيزها.
با خودم حرف ميزنم.
گاهي جواب مردم رو توي دلم بهشون ميگم.
يهو به خودم ميام ميبينم توي دلم نيم ساعته دارم با فلاني صحبت ميكنم.
ولي رو در رو نه... بيشتر شنونده ام تا گوينده...
و دوست ندارم كسي رو ناراحت كنم يا دل كسي رو بشكنم.
آخه اكثر كساني كه از حرفشون ناراحت ميشيم ، عزيزترين هامون هستن!!!
براي همين بيشتر سكوت مي كنم. ولي توي دلم باهاشون حرف ميزنم!
حالا
ذهن رو چطور ميشه دي اكتيو كرد؟ :))))
سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۴:۰۲ عصر
پاسخ: ذهن؟! ذهن قدرت برتر انسان است. چرا بايد غيرفعال شود. ذهن بايد هر چه فعالتر گردد، هر روز و هر روز. ولي خب، فعال در چه چيزي؟ ذهن را رها كني، آرام كه نميگيرد، مدام كار ميكند، اما در موضوعي كه اختيار انسان باشد. اختيار را از انسان بگيرند، با گوسفند فرق نميكند؛ ميچرد، ميخوابد و شير و پشم ميدهد! فرق انسان در «اختيار» است. اختيار را بايد به كار بست. ذهن وقتي رفت پي آنچه «دلم» نميخواهد، شروع ميكنم به مطالعه، به نوشتن، به ساختن، به كار كردن، به پژوهش و تحقيق، حتي به تماشاي يك فيلم جديد، كاري كه ذهن را درگير موضوعي كند كه من «دلم» ميخواهد! تمام اجزاي بدن ما، بايد تحت اختيار و سلطنت ما كار كنند. اين قانون «انسانيت» است. اين قانون شامل ذهن هم ميشود! اگر تحت نظر ما و با اختيار ما كار نكنند، ما را به دنبال خود ميكشند و به مسيري كه ما نميخواهيم ميبرند! منفعل ميشويم و از مقصد دور. من خودم از نوشتن كه خسته بشوم، مطالعه ميكنم و از مطالعه كه خسته بشوم فيلم ميبينم. از آنها هم خسته بشوم توليد ميكنم. ميسازم يعني. مثلاً آشپزي كه يك نوع توليد است. مربا درست ميكنم، ترشي مياندازم، اخيراً آرد نانوايي هم مدام در خانه دارم، نان فانتزي يا شيرمال درست ميكنم. همين كه خمير را ورز ميدهم، كلّي ذهنم رام و آرام ميگردد! در پناه خدا. :))
فك و فاميل: سلام و وقت بخير
هارد رو نگه داشتيم. براي تعمير جايي برديم هزينه اش بالا بود ...
قاب هارد يعني؟!
نميدونم ولي خوشحال ميشم بازيابي بشه اطلاعاتمون.
من خيلي دوست دارم 9 شب بخوابم و 3 شب بيدار شم؛
واقعا يه سبك زندگي ايده آله !
ولي هركاري مي كنم خوابم نمي بره !
معمولا 12 شب مي خوابم و 5 صبح بيدار ميشم.
حتي براي اينكه بتونم صبح زود بيدار بشم روي تخت نمي خوابم.
دل كندن از تخت گرم و نرم خيلي سخت تره ...
ديشب بعد مدت ها نشستم پاي وب گردي ، يهو ديدم ساعت 3 صبحه!
ديگه تا نماز صبح بيدار موندم بعد خوابيدم.
مدت هاست اينترنت گردي نميكنم.
حتي تلگرام و واتس اَپ و... همه رو بستم!
اينستاگرام هم به خاطر بخش اكسپلورر كه تصاوير ناخواسته مي آورد ؛
و زوركي بود!! بستم... چقدررررر خبر و اطلاعات به درد نخور؟؟؟
خيلي آرامش داره اين كار... آدم احساس سبكي مي كنه...
خلاصه درب فضاي مجازي رو ميشه بست ولي دهان مردم رو نه !
اگر ميشد مردم رو هم دي اكتيو كنيم خوب بود. :))
سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۸ عصر
پاسخ: سلام. بله، قاب هارد لپتاپي دارم. إنشاءالله بشه بازيابي كرد. سبك زندگي رو ما به تنهايي تعيين نميكنيم. از نسبت محيط با ما و در درگيري با شرايط به دست مياد. كه البته سخته در خلاف جريان آب حركت كردن. دهان مردم را نميشود بست و اصلاً چرا بايد بست؟ من اين را هنوز متوجه نشدهام، بعد از اينهمه سالي كه در ميان مردم زندگي كردهام، هنوز نميفهمم كه چرا همه ميخواهند دهان هم را ببندند! من ميايستم تا طرف مقابل هر چه فحش دارد بدهد، هر چه كنايه و متلك كه بلد است استفاده كند، هر چه زخم زبان دارد بزند، بعد لبخند ميزنم در دلم پاسخش را ميگويم: «چقدر ضعيف و نفهمي!» خداحافظي ميكنم تا برود پي كارش! ما انسان هستيم، همهمان. همه ما هم حق داريم حرف بزنيم. مردم حق دارند تمام نفهمي خودشان را به ما نسبت بدهند! بعد كه تمام شد، ما هم حق داريم بگويم: خير، اشتباه ميكنيد! تنها كساني از حرف مردم رنج ميبرند كه خانه خود را روي شانه مردم بنا كرده باشند! زيرا ميترسند فرو بريزد، تمام آبرويي كه بر اساس آن زندگي ميكنند و نفس ميكشند. اما انساني كه مردم را زيرپاي خود نبيند و خود را سوار بر آنها، از حرفهايشان ككش هم نميگزد! بگذار همه به تو بگويند: احمق! خب كه چه؟! آيا اتفاقي براي من ميافتد؟! ديروز جلسهاي پيش آمد با مسئولين يك مركز تحقيقاتي بسيار بزرگ و مطرح در كشور، با بچهها رفتم! خيلي راحت هم گفتم زن ندارم و همه كارهاي بچهها با خودم است، اگر ميتوانم با بچههايم در جلسههاي شما شركت كنم، ميآيم، اگر نميتوانم خير! آنها هم گفتند بخش امنيتي مركز اجازه ورود كودكان را نميدهد! من هم گفتم خداحافظ! چه بسا بعد از رفتنم كلي حرف بارم كرده باشند! كه چه! بگذار بكنند. من كاري را كه درست ميدانم انجام ميدهم. زيرا وقتي خدا را ملاقات ميكنم هيچكدامشان نيستند تا توجيهگر رفتارهاي من باشند! خودم بايد پاسخ داشته باشم! موفق باشي. :))
فك و فاميل: ساعت پست رو ديدم 5 صبح! تعجب كردم
بعد ديدم ساعت گوشيم 3 بامداده... يعني ارثيه؟!
سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۳:۰۲ صبح
پاسخ: بله، درسته، اما شايد با اين تفاوت كه شما از شب بيداري كه به 3 بامداد ميرسي، ولي من شب ساعت 9 ميخوابم و 5 بامداد بيدار ميشم! ها؟ البته شايد! و گرنه بعيد ميدونم توي اين دور و زمونه مجازي، شما ساعت 3 از خواب بيدار شده باشي! :) در هر صورت اميدوارم هميشه موفق باشي و پيروز!
فك و فاميل: ياد وقتي افتادم كه به گمانم 3 ساله بود!
داشتيم پازل درست مي كرديم ، هر قطعه اي كه اشتباه ميگذاشتم با عصبانيت و حرص زيادي ميگفت : اي تَلّه پوك !
فكر كنم فيلمش هم داشتم ؛ تا قبل اينكه لپ تاپ پدرم زير پا له شه البته ...
سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۳:۰۰ صبح
پاسخ: هاهاهاها... آره يادمه... دقيقاً. همينطور حرف ميزد! اما وقتي لپتاپ شكست، خب اگه اطلاعات مهم توي هارد داشتيد، قابل بازيابي بود. معمولاً ميشه اطلاعات هارد رو استخراج كرد. من خودم يك دستگاه دارم كه امكان اتصال هارد لپتاپ به USB رايانه رو ايجاد ميكنه! الحمدلله. چقدر زود گذشت و خدا را شكر كه به خوبي هم گذشت! ممنون.