جديدا با تفكرات شخصي آشنا شدهام كه در قم ساكن است به نام "آيتالله ..." كه هفتهاي يك بار درمورد موضوعي به نام "قرائتي جديد از مباني ديني"يا "جواز تعبد به جميع اديان و مذاهب الهي و بشري" صحبت ميكند و نظرات شاذي دارد.
اگر اصوات جلسات ايشان را خواستيد گوش كنيد در سايت ايشان موجود است.
مخلص نظريهي ايشان چنين است:
پيروان هم? اديان و مذاهب - اعم از الهي و بشري - بنا به شروطي، مُجاز بلكه واجب است بر همان اعتقادات خود باقي بمانند و در آخرت نيز رستگار شوند.
ايشان حتي كافر يا مشركي را كه با دليل و برهان كفر يا شرك ميورزد را نه تنها معذور بلكه ماجور ميداند و منظور ايشان كافر يا مشرك قاصر نيست حتي كسي كه امروزه در قم بين افراد عالم زندگي ميكند.
نظر شما پيرامون نظريهي ايشان كه در بالا ذكر شد چيست آيا ميتوان پذيرفت؟
ايشان حتي قائل به اين است كه قرآن 3 جلد است و 2 جلد ديگر آن نزد امام زمان است و ايشان با خود ميآورد.
ايشان را ميشناسم
چند كليپ از فرمايشاتشان ديدهام
اما
اين بحث كه فرموديد
بحث فقهي نيست
بحث اخلاقي هم نيست
بحث عرفان و فلسفه هم نيست
اين بحث كلاميست
اعتقادي
خاصيت بحث اعتقادي چيست؟
عقلي
و فردي
حتي اگر نقل هم باشد
براي هر فرد
با عقل خودش
قابل تقليد نيست
درست است؟
اساساً تقليد در عقايد جايز نيست
مقبول هم
بايد كه انسان خود بفهمد
و با عقل خود
به قضاوت برسد
براهين را ببيند
ادله را
و تشخيص دهد
نميشود از مرجع يا مجتهدي تقليد كرد:
چون او گفته معاد هست
پس هست!
اگر چه درباره مباحث ايشان ميشود بحث كرد
ايراد وارد كرد
اما
چه تفاوتي براي افراد ميكند؟!
شما به عنوان يك انسان
و من
هر كدام
بايد ادله را خودمان بررسي كنيم
درباره خودمان
آيا شما يقين كرديد كه خدا هست؟
بر اساس برهان
و بعد يقين هم كرديد كه يكيست؟
و پيامبراني را ارسال كرده است؟
و روزي همه مردگان زنده ميشوند؟
بهشت و جهنم را اعتقاد داريد؟
خب تمام
ديگر به اين مباحث چه كار داريم؟
اينكه ديگري كافر است
يا اهل كتاب
اين چه دخلي به ما دارد؟
البته دو جا
در دو جا ربط دارد؛
1. نحوه تعامل ما با غير مسلمانان
2. تحليل كلامي انديشمندان از مسأله
بحث يك در فقه مطرح ميشود
در احاديث تكليف ما مشخص شده
ما با كافر حربي ميجنگيم
از كافر غيرحربي ساكن در بلاد اسلامي جزيه ميگيريم
با كافر غيرحربي غيرساكن نيز كاري نداريم اصلاً
اهل كتاب هم محترم هستند
بحث دوم نيز
كار متخصصان است
بحثهاي نظريست
فقط براي ردّ براهين كفار
و آوردن براهين اعتقادي
متكلّمين از آن بحث ميكنند
تا جامعه را از چالشهاي اعتقادي حفظ نمايند
الآن ورود ايشان به اين بحث
در كدام دسته جاي ميگيرد؟
آيا ما وظيفه داريم براي خداوند تكليف تعيين كنيم؟!
آيا پروردگار
به ما مأموريت داده است
تا تعيين كنيم كدام دسته از انسانها به جهنم بروند و كدام دسته به بهشت؟!
يا اين را خود تعيين فرموده
در قرآن نيز بيان
در احاديث نيز هست
بحثي كه فايده نرساند اتلاف وقت است:
اول بهشتيان ميآيند يا اول جهنميان؟
سمت راست انبياء هستند يا سمت چپ؟
سقر دقيقاً كجاي جهنم است؟
چند تا در دارد؟
مردم در صفهاي چندتايي قرار ميگيرند؟
همه كفار به جهنم ميروند يا بعضي استثناء ميشوند؟
آيا ما قرار است كافر شويم
كه نگرانيم بعدش بهشت ميرويم يا نه؟!
بحث اين نيست
بحث اتلاف وقت است
سرگرميست
اهل علم هم گاهي بازي ميكنند
نه
خيلي
بيشتر از گاهي
بيشتر اوقات بازي ميكنند
زيرا
حرفهاي بيثمر زياد دارند
اينها فايده نميرساند
بازي با مفاهيم است
بازي با براهين است
بازي با صغري و كبري
چالش ايجاد ميكند
ذهنها را درگير ميكند
و از مهمّات
دور
اينجاست دقيقاً كه سوره كافرون نازل ميشود:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ، لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ، وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ، وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ، وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ، لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ.
زيرا
بحث و گفتگو فايده نميرساند
و بر بازي ذهني و سرگرمي فكري و گرفتاري عيني مردم در زندگي ميافزايد
الآن جامعه اسلامي موضوعات مهمتري براي بحث علمي دانشمندان ندارند؟!
موفق باشيد
درباره قرآن
ما دلايل نقلي متقن
و قابل اطمينان داريم
و نظر بزرگان و اعاظم فقها هم اين بوده
در طول تاريخ
كل فرق مسلمين
قرآن همين است كه دست ماست
بعضي درباره تفسير آن
و شرح و توضيح آن
و اضافاتي كه حضرت امير (ع) بيان فرمودهاند
يا مكتوب
سخن گفتهاند
يا نحوه قرائت حروف و كلمات
اعراب يعني
اما حرفي از قرآن نه كم شده و نه زياد!
در پناه خدا