به نام خدا

در پارسي‌بلاگفلسفه هرزنگاري

پنج‌شنبه ۲۷ دي ۱۳۹۷ - ۵:۰۷ صبح

وقتي به ما دو خبر مي‌دهند
در تعارض با هم:
فلاني تصادف كرده و به طرز فجيعي مُرده
فلاني تصادف مختصري داشته و چيزي نشده

دو وضعيت روي مي‌دهد
فلاني از بستگان‌مان باشد
يا نباشد
اگر باشد
تماس مي‌گيريم
پي‌گيري مي‌كنيم
بيمارستان‌ها را مي‌گرديم
ادارات پليس
تا خبر صحيح را بيابيم
رها نمي‌كنيم
تا به قطعيّت نرسيم
چون براي‌مان مهم است

اما اگر نباشد
مهم نباشد
فاميل و آشنا نباشد
موضوع عوض خواهد شد
اين‌بار آن‌چه مهم است
فحواي خبر است
هيجاني كه بر مي‌انگيزد:
«به طرز فجيعي مُرده است!»

اين‌بار دست به انتخاب مي‌زنيم
بدون تحقيق
نيازي به بررسي هم نمي‌بينيم
اصلاً به قطعيّت نيازي نداريم
ما بايد يكي از دو خبر را انتخاب كنيم
هماني‌كه ما را به هيجان آورده
زيرا
مي‌دانيم ديگران را نيز مسحور خواهد كرد
وقتي با تعجب مي‌گويند:
وااااي، جدّي؟! نه...

از كودكي ياد گرفته‌ايم
عادت كرده‌ايم اصلاً
اين‌كه اگر نسبت به كاري تشويق شديم
آن را تكرار كنيم
و اگر تنبيه
ترك
وقتي مخاطب لايك‌مان مي‌كند
ما را تشويق كرده
وقتي هيجان‌زده مي‌شود
يعني تشويق كرده
وقتي سكوت مي‌كند و نه بازنشر و نه هيچ بازخوردي
تنبيه شده‌ايم
نتيجه چه مي‌شود؟!

از اخباري كه به ما مي‌رسد
در شبكه مجازي
99 درصد آن ربط مستقيمي به ما ندارد
بستگي اجتماعي يعني
پس حسّاس نسبت به افراد درون آن خبر نمي‌شويم
پس
بررسي و تحقيق نمي‌كنيم
اما
در 90 درصد
اگر نگوييم 100
آن‌چه انتخاب مي‌كنيم تا نقل كنيم
تا بازنشر نماييم
تا به ديگران برسانيم
كدام موارد است؟!
روشن و واضح
آن‌چه كه به تشويق ما منتهي شود
چيزي كه از كودكي فرا گرفته‌ايم
پس ما
فقط چيزهايي را منتشر مي‌كنيم كه هيجان داشته باشند:
فلاني هزار هزار ميليارد دزدي كرده
به فلاني تهمت دزدي زده‌اند و هيچ گناهي نكرده
ما
همه ما
همه مردمي كه در شبكه مجازي زندگي مي‌كنند
اكثريت
گزينه اول را برمي‌گزينند
بدون تحقيق
بدون بررسي
فقط بر اساس يك انتخاب طبيعي
زيرا فقط گزينه اول است كه مخاطب را به هيجان مي‌آورد
درست مثل خودمان!

ما دست به انتخاب‌هاي طبيعي مي‌زنيم
مثل يك روبات
هرزنگاري مي‌كنيم
[هرزنگاري، نه هرزه‌نگاري]
وقتي در شبكه مجازي هستيم
پيوسته مواردي را
اخباري را
كه فارغ از صحّت يا خطا
هيجان بيشتري برانگيزند



محصول چه خواهد بود؟!
كدام خبرها بالا مي‌آيند
بولد مي‌شوند و به گوش مردم مي‌رسند؟!
حجم زيادي از اخبار دروغ كه فقط به خاطر هيجان‌شان دست به دست شده‌اند
و امنيت رواني جامعه را بر هم زده‌اند!

كتب أميرالمؤمنين (ع): «فَإِنَّ النَّاسَ قَدْ تَغَيَّرَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ عَنْ كَثِيرٍ مِنْ حَظِّهِمْ، فَمَالُوا مَعَ الدُّنْيَا وَ نَطَقُوا بِالْهَوَى، وَ إِنِّي نَزَلْتُ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْزِلًا مُعْجِباً اجْتَمَعَ بِهِ أَقْوَامٌ أَعْجَبَتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ، وَ أَنَا أُدَاوِي مِنْهُمْ قَرْحاً أَخَافُ أَنْ [يَعُودَ عَلَقاً يَعُودُ] يَكُونَ عَلَقاً. وَ لَيْسَ رَجُلٌ -فَاعْلَمْ- أَحْرَصَ [النَّاسِ] عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صلي الله عليه وآله) وَ أُلْفَتِهَا مِنِّي؛ أَبْتَغِي بِذَلِكَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ كَرَمَ الْمَآبِ؛ وَ سَأَفِي بِالَّذِي وَأَيْتُ عَلَى نَفْسِي وَ إِنْ تَغَيَّرْتَ عَنْ صَالِحِ مَا فَارَقْتَنِي عَلَيْهِ، فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ نَفْعَ مَا أُوتِيَ مِنَ الْعَقْلِ وَ التَّجْرِبَةِ. وَ إِنِّي لَأَعْبَدُ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ بِبَاطِلٍ وَ أَنْ أُفْسِدَ أَمْراً قَدْ أَصْلَحَهُ اللَّهُ؛ فَدَعْ [عَنْكَ] مَا لَا تَعْرِفُ، فَإِنَّ شِرَارَ النَّاسِ طَائِرُونَ إِلَيْكَ بِأَقَاوِيلِ السُّوءِ؛ وَ السَّلَامُ.» (نهج‌البلاغه، ن78)
(آگاه باش) گروه زيادى از مردم از بسيارى از بهره هاى خود (كه بر اثر اعمال صالح در آخرت نصيب آنها مى گردد) باز مانده اند; به دنيا روى آورده و با هواى نفس سخن گفته اند و اين كار مرا به تعجب وا داشت كه اقوامى خودپسند در آن گرد آمدند (چگونه ممكن است افرادى كه دم از ايمان و اسلام مى زنند اين گونه به دنبال هوا و هوس حركت كنند) من مى خواهم زخم درون آنها را مداوا كنم، زيرا مى ترسم مزمن و غير قابل علاج گردد (ولى مع الأسف آنها از معالجه مى گريزند)
بدان هيچ كس بر اتحاد و الفت امت محمّد(صلى الله عليه وآله) از من حريص تر و كوشاتر نيست. در اين كار پاداش نيك و سرانجام شايسته را از خدا مى طلبم.
من به آنچه با خود تعهد كرده ام وفادارم (و اگر بر طبق كتاب و سنّت داورى كنى از تو پشتيبانى خواهم كرد) و اگر تو از آن شايستگى كه به هنگام رفتن از نزد من داشتى تغيير پيدا كنى (و بر خلاف حق و عدالت و كتاب و سنّت حكم نمايى راه شقاوت پوييده اى) زيرا شقى و بدبخت كسى است كه از عقل و تجربه اى كه نصيب او شده محروم بماند و من از اينكه كسى سخن بيهوده بگويد متنفر و از اينكه كارى را كه خدا اصلاح كرده بر هم زنم بيزارم (من خواهان وحدت امت اسلام و خاموشى آتش فتنه ام)
آنچه را نمى دانى رها كن (و به شايعات و سخنان اشرار گوش فرا مده) زيرا مردم شرور سخنان نادرستى را به تو مى گويند (تا تو را از راه حق منحرف سازند). والسلام.
(ترجمه مكارم)


مطلب بعدي: نمايشگاه كتاب كودك مطلب قبلي: خودپيتزاسازي

بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر18نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1366با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1354نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN