عزاداريهاي نامشروع ترجمه رسالة التنزيه لأعمال الشبيه

 

در مقدمه کتاب، درباره مؤلف آمده است:‏

علامه بزرگوار، آيت الله سيد محسن امين عاملي از علماي بزرگ شيعه در لبنان و صاحب کتاب گرانسنگ «اعيان الشيعه» بي‏شک يکي

از مفاخر عالم تشيع و از اصلاح‏گران مشهور و صادق و مخلص عصر ماست که در مسئله پاکسازي مراسم عزاداري حسيني از

خرافات و بدعتها، از پيشگامان محسوب مي‏گردد.‏

خود علامه امين در اعيان الشيعه مي نويسد:‏

اين عمل [قمه‏زني و.‏.‏.‏] شيعه اهل بيت را در انظار مردم، مورد تمسخر قرار داده و آنها را وحشي قلمداد مي‏کند و

شکي نيست که اين اعمال ناشي از وساوس شياطين بوده و موجب رضايت خدا و پيامبر و اهل بيت اطهار نيست.‏.‏.‏ به

همين دليل هم رساله «التنزيه» را نوشتم که چاپ شد و به فارسي هم ترجمه گرديد.‏ و به دنبال آن بود که

گروهي از قشريون و کساني که خود را به دين منسوب مي‏دارند، قيام کردند و غوغا برپا ساختند و حتي در ميان

مردم عوام شايع نمودند که فلاني عزاداري بر امام حسين را تحريم کرده است و بر اين هم بسنده نکرده و مرا

به خروج از دين(!‏) متهم ساختند.‏.‏.‏

ايشان در قسمتي از رساله التنزيه مي نويسد:‏

اگر اين امور [قمه‏زني و.‏.‏.‏] به راستي ثواب داشت و در دنيا و آخرت مضر نبود، سزاوار بود که علما و فقها

نيز هم به آن مبادرت کنند و خود پيش قدم باشند!‏.‏.‏.‏ زيرا که علما و فقها بيش از همه شايسته براي اين

گونه کارها ـ ي ثواب!‏ـ هستند و اکنون که همه اين کارها را نمي کنند، خوب بود اقلاً يکي دو نفر از

علما براي نمونه اين کارها را انجام مي‏دادند!‏

و در نهايت بر خلاف برخي ادعاهاي واهي و بدون سند که در سالهاي اخير توسط برخي معمّمين بدون دقت ايراد شد،

اين عالم بزرگ شيعه مي‏نويسد:‏

مرحوم آيت الله ميرزاي شيرازي در گذشته و تمام علماي نجف در همين امروز، فتاوي صريح در تحريم تمام اين اعمال صادر

کرده و اعلاميه‏هاي مفصل بيرون داده‏اند و در گذشته نيز هيچ يک از علما و فقها و مجتهدين دستور و فتوايي بر

جواز اين امور نداده‏اند، بلکه آنها را رسماً حرام کرده‏اند.‏

و من خود خط تمام علماي بزرگ نجف را که اين اعمال را حرام کرده اند، ديده‏ام.‏ اين خطوط هم اکنون نيز

در نزد ورثة مرحوم حاج باقر صحّاف که در حجره صاحب «مفتاح الکرامه» ساکن بود (و هم او بود که اين موضوع

را استفتاء کرده بود) باقي است.‏

اين کتاب اثري ماندگار از روشنفکري جلال آل احمد و نماد درد دين در روشنفکران مذهبي دوران معاصر تلقي مي‏گردد.‏