ب- رواج قمه‏زني در دوران قاجار   از شاخصه‏هاي عزاداري در دوره قاجار، عموميت يافتن رسم تيغ‏زني و قمه‏زني است؛ رسمي که البته پيش از آن هم مسبوق به سابقه‏اي چند ساله بود، اما مشخصاً در اين دوره گسترش و رواجي بي‏سابقه يافت.‏ بنجامن، سفير کبير آمريکا در ايرانِِ عهد ناصرالدين شاه، در توصيف مراسم قمه‏زني در سفرنامه‏اش چنين مي‏نويسد:‏ سال 1884 ميلادي من در تهران اقامت داشتم.‏ دسته‏هايي در خيابان‏ها حرکت مي‏کردند و احساسات تند و شديد بي‏سابقه‏اي از خود نشان مي‏دادند.‏.‏.‏ در اين ميان ناگهان جمعي سفيدپوش که کاردهايي در دست داشتند، پديدار شدند که با هيجان زياد کاردها را بالا برده و به سر خود مي زدند و خون از سر آنها و از کاردهايي که در دست داشتند، فواره مي زد و سر تا پايشان را سرخ کرده بود.‏ واقعا که منظره دلخراش و بسيار تأثرآوري بود که هرگز نمي‏توانم آن را از ياد ببرم.‏ کساني که در اين دسته‏ها قمه مي‏زنند، گاهي اوقات آنقدر به هيجان آمده و يا خوني که از آنها مي‏رود [آن قدر زياد است] که بي‏حال شده و روي زمين مي‏افتند و حتي ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند.‏ بايد گفت در اين دوره، خطبايي مثل آخوند ملاآقا بن عابد شيرواني معروف به فاضل دربندي با کتابش به نام اکسير العبادات في اسرار الشهادات همين قدر که در رونق‏بخشي به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلي وخرافات و در نتيجه عوام‏گرايي اين مجالس هم مؤثر بوده‏اند.‏ عبدالله مستوفي، تاريخ‏نگار دوره قاجار دربارة فاضل دربندي مي نويسد:‏ تيغ زدن روز عاشورا از کارهايي است که اين آخوند در عزاداري وارد يا لامحاله آن را عمومي کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است.‏ مهدي بامداد نيز دربارة او مي نويسد:‏ او [فاضل دربندي] است که تيغ زدن را بر سر، که خلاف اصول اسلامي است و اسلام مافوق اين حرفها است، در ايام عاشورا جايز دانست و خود نيز عمل مي‏کرده است.‏ و از اين تاريخ است که مردم عوام به تبعيت وي در ايام عاشورا به اين عمل دست زده اند.‏ در اين دوره نيز علماي بزرگي مثل علامه سيدمحسن امين‏عاملي، قمه‏زني و نظاير آن را غيرشرعي و شيطان‏پسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم ـ با توجه به اين که قمه‏زني به سرعت جايگاه مطلوبي نزد عوام الناس يافته و جزئي لاينفک از مظاهر دينداري، با لعاب تعصب مردم شده بود ـ نه تنها مخالفت اين دسته از علما مؤثر واقع نشد، بلکه به تشکيل جبهه‏اي در بين مردم و برخي علماي موافق قمه‏زني منجر شد؛ تا جايي که براي مثال به علامه سيد محسن امين عاملي تهمت زدند که مي‏خواهد اخبار را نسخ کند و از اجراي اعمال دين جلوگيري کند!‏