پرسش دهم
• خوب ممکن است اين حالت عشق و محبت، بهصورت ناگهاني در عزاي امام حسين× براي عزادار ايجاد شود و منجر به اين
رفتارها شود؛ شبيه عشقي که در کربلا از امام حسين× تجلّي پيدا کرد.
? «محبت» كه عبارت است از تمايل پيدا کردن و راغب بودن به چيزي که موجب لذت و راحتي انسان ميگردد، زاييدة معرفت
و ناشي از ادراک آن چيز است. از اين رو کشش و تمايلي که در عالم جمادات وجود دارد مثل آهن و
آهنربا، جاذبة زمين و... چون ظاهراً ناشي از معرفت و ادراک نيست، محبت ناميده نميشود. و نيز هرچه معرفت بيشتر باشد، محبت
افزونتر مي شود چنانکه هرچه کمال و موجبات لذّت در محبوب بيشتر شود، محبت پررنگتر ميشود؛ { والّذينَ آمَنوا اَشدُّ حُبّاًّ لله
}
چيزي که امام حسين× را وادار کرد در روز عاشورا از همه چيز بگذرد، اسير الکربات گردد و هر مصيبت و
اندوهي را تحمل کند، فقط عشق به خداي متعال بود و اين عشق چيزي نبود که ناگهان و در حادثة سفر کربلا
پيدا شده باشد. بلکه در تمام دوران حيات آن حضرت اين عشق وجود داشت و حادثة عاشورا در حقيقت ثمره و محصول
اين عشق و ارادت بود. مناجاتهايي که از آن حضرت در دسترس ما وجود دارد مخصوصاً دعاي عرفه، گوياي اين عشق و
ارادت و نفوذ آن در اعماق وجود آن حضرت است.